{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Imaging Log
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[bbGeneral]
[... عمومی ...]
نمودار تصویربرداری
۰
۰
[bbGeneral]
[... عمومی ...]
نمودارهای تصویری
معنی Imaging Log, معنی Iوشلهئل Lخل, معنی Imaging Log, معنی اصطلاح Imaging Log, معادل Imaging Log, Imaging Log چی میشه؟, Imaging Log یعنی چی؟, Imaging Log synonym, Imaging Log definition,
معنی ashore
,
ترجمه ashore
به فارسی,
معنی mide
,
معنی پایمال کردن، مانع شدن، تحتفشار قرار دادن، منکوب کر, دن موقوف کردن، توقیف کردن، فرو نشاندن، خواباندن
,
معنی soft skills
,
ترجمه soft skills
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی